عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



فقط رشه گیان و رقه تق  ❁◕ ‿ ◕❁ ❁✾❀ ♥jameema♥ ❀✾❁

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جمع دوستانه ما و آدرس jameema.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 274
:: کل نظرات : 38

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :

RSS

Powered By
loxblog.Com

اینجا واس ماس

دوستت دارم...
پنج شنبه 2 آبان 1392 ساعت 19:46 | بازدید : 325 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

اگر دبیر ریاضی بودم ثابت می کردم که چگونه شعاع نگاهت از مرکز قلبم می گذرد

اگر دبیر شیمی بودم از اشک چشمانت محلول محبت می ساختم

اگر دبیر دینی بودم ثابت میکردم که بعد از خدا باید تو را پرستید !!

و اگر دبیر زبان بودم بودم با زبان بی زبانی میگفتم :

دوستت دارم ..

http://www.google.com/url?sa=i&rct=j&q=%D9%85%D8%AA%D9%86+%D9%87%D8%A7%DB%8C+%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7&source=images&cd=&docid=dX7-OvHvb8wUZM&tbnid=Ohxqj7sCWBayhM:&ved=0CAUQjRw&url=http%3A%2F%2Fsaraomidvar.blogfa.com%2Ftag%2F%25D9%2585%25D8%25AA%25D9%2586-%25D9%2587%25D8%25A7%25DB%258C-%25D8%25B2%25DB%258C%25D8%25A8%25D8%25A7&ei=bUhpUuKjJMbYkQeTpYE4&psig=AFQjCNEOB8Uxn_CIbBTKG1SQW1VKDJYCVw&ust=1382717924344317


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
هم آغوش
چهار شنبه 1 آبان 1392 ساعت 17:8 | بازدید : 464 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )



در آغوشم بگیر …




آن چنان خسته ام




که حتی افقهای نگاهم نیز گم می شود




در این هوای دلگیر




مرا محکم بفشار …




برای زندگی تهی از هیجانم مرا محکم در آغوشت بفشار …




به من ببخش نوازش دستت را




با تصنیف دوستت دارم لبهای شیرینت




و مرا نوازش بده در این روزها




با یاد دلنشینت …




بگذار من نیز




تو را در اغوش گیرم …




تا دریابی چه قدر دوستت دارم…


 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
برای تو...
چهار شنبه 1 آبان 1392 ساعت 17:6 | بازدید : 370 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

امروز هم روزی از روزهای خداست

 

و من آرامتر از دیروز

 

و سرمست از تو می نویسم


 

باز هم مثل همیشه


 

برای نوشتن تو را بهانه میکنم


 

چه لذت بخش است از تو نوشتن


 

و چه زیباست برای تو نوشتن


 

و من این زیبایی را با تمام دنیا عوض نمی کنم


 

لحظه های بی تو بودن را با خیال تو سر می کنم


 

و معتقدم دوری مانع از رسیدن نیست


 

من هر شب به تو میرسم


 

هر ساعت


 

هر دقیقه


 

هرثانیه


 

وهر لحظه ای که به تو می اندیشم تو را در کنار خویش


 

و در وجودم احساس می کنم


 

و این برای من خود رسیدن است


 

این فاصله ها فقط بهانه ای است برای

 

نوشتن نا نوشته هایی که


 

مجالی می خواهند برای نوشته شدن

 

 


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
بخاطرتو...
سه شنبه 30 مهر 1392 ساعت 23:18 | بازدید : 362 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم

به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم

به خاطر تو کلماتم را به باغهای بهشت پیوند می زنم

به خاطر تو دستهایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم

به خاطر تو می توان از جاده های برگ پوش و آسمانهای دور دست چشم پوشید

به خاطر تو می توان شعله تلخ جهنم را

چون نهری گوارا نوشید

به خاطر تو می توان به ستاره ها محل نگذاشت

به خاطر روی زیبای تو بود

که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند

به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود

که دست هیچ کس را در هم نفشردم

به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود

که حرفهای هیچ کس را باور نداشتم

به خاطر دل پاک تو بود

که پاکی باران را درک نکردم

به خاطر عشق بی ریای تو بود

که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم

به خاطر صدای دلنشین تو بود

که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست

عزیزم...

عشق را در تو  ، تو را در دل ، دل را در موقع تپیدن

وتپیدن را به خاطر تو دوست دارم

من غم را در سکوت ، سکوت را در شب ، شب را در بستر

وبستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم

من بهار را به خاطر شکوفه هایش

زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را

 به خاطر تو دوست دارم


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
برو
سه شنبه 30 مهر 1392 ساعت 23:10 | بازدید : 475 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

گاهی وقتا توی رابطه ها
نیازی نیست طرفت بهت بگه :
برو !
همین که روزها بگذره و یادی ازت نگیره
همین که نپرسه چجوری روزا رو به شب میرسونی
همین که کار و زندگی رو بهونه میکنه...

همین که دیگه لا به لای حرفاش دوستت دارم نباشه
و همین که حضور دیگران توی زندگیش
پر رنگ تر از بودن تو باشه
هزار بار سنگین تر از
کلمه ی برو واست معنا پیدا میکنه
پس برو
قبل از اینکه ویرون تر از اینی که هستی بشی...


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پروانه ها
سه شنبه 30 مهر 1392 ساعت 23:4 | بازدید : 434 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

 من چقدر دلم می خواهد همه داستانهای پروانه ها را بدانم که بی نهایت بار درنامه ها و شعر ها
در شعله ها سوختند
تا سند سوختن نویسنده شان باشند
پروانه ها
آخ
تصور کن
آن ها در اندیشه چیزی مبهم
که انعکاس لرزانی از حس ترس و امید را
در ذهن کوچک و رنگارنگشان می رقصاند به گلها نزدیک می شوند
یادم می آید
روزگاری ساده لوحانه
صحرا به صحرا
و بهار به بهار
دانه دانه بنفشه های وحشی را یک دسته می کردم

عشق را چگونه می شود نوشت
در گذر این لحظات پرشتاب شبانه
که به غفلت آن سوال بی جواب گذشت

دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده است
وگرنه چشمانم را می بستم و به آوازی گوش میدادم که در آن دلی می خواند
من تو را
او را
کسی را دوست می دارم

برگرفته از اشعار مرحوم حسین پناهی



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگی
سه شنبه 30 مهر 1392 ساعت 23:0 | بازدید : 460 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

زندگی کردن که به همین راحتی ها نیست جان من!

باید باشد بهانه هایی که نبودشان نابودت کنند...

مثل :خنده های کسی,نگاه خاصی,صدایی...


چشمهایی, تکه کلامهایی....

اصلا ادم باید برای خودش

نیمکت دو نفره ای داشته باشد ...

تاعصر به عصربه ان سربزند....

شب که شدبایدشب بخیرهایی را بشنود....



باید باشند کوچه ها وخیابان و پیاده رو های که...

از قدمهایت خسته شده اند.....

فنجان های قهوه ای که فالشان عشق باشد....



میزی در کافی شاپ باید شاهد خاطرات ادم باشد...

باید باشند ریتم ها وموسیقی هایی که دگرگونت کنند...

حتی بوی عطری خاص درزندگیت حس شود...

دست خطی که دلت را بلرزاند....

عکس که اشکت را دراورد......

باید باشد....


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آروم آروم
سه شنبه 30 مهر 1392 ساعت 22:53 | بازدید : 490 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )



آروم آروم به نبودنت عادت میکنم...

چون هیچوقت داشتنت رو تجربه نکردم....

دیگه به داشتن چشمهای پر از حسرتم عادت کردم ...

سهم منم همینه تنهایی تنهایی تنهایی

انقدر این بغض گلومو سنگین کرده که حتی...

نمیتونم حرفامو اینجا بنویسم.

دیگه بی هوا خندیدن رو یاد گرفتم

دیگه تنهایی رو خیلی وقته یاد گرفتم .......

تو نگرانم نشو همه چیز را یاد گرفتم ...

یاد گرفتم چگونه با تو باشم بی انکه تو باشی ...

یاد گرفتم نفس بکشم...

بی تو...و بیاد تو

یاد گرفتم چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن...

و جای خالی ات را با خاطراتت پر کنم....


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دلتنگی
سه شنبه 30 مهر 1392 ساعت 22:42 | بازدید : 455 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

این روزها دورم اما نزدیک نزدیکم ، ساکت اما پر از حرفم ، آرام اما غوغایی

 

ست درونم .... نشسته و میشمارم روزهای رفته و روزهای در پیش رو را و اینکه

 

چه صبور است این دل !! نمی دانم چه اصراری دارد در زنده نگه داشتن تمامشان!

 

نمی دانم .



آرامم میکند تنها، قدم های تنهایی اما با یادی از گذشته ها و صدایی که

میخواند و نگاهی رو به آسمان

نگاه میکنم این روزها ...این روزها همه چیز را نگاه میکنم ... حتی او را !

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عاشقانه ها
شنبه 20 مهر 1392 ساعت 20:18 | بازدید : 605 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

آهای غریبه ...!


 

کنارش میشینی و فقط با چند ایه قرآن محرمش می شوی...!!!!


 

و من آشنا با یک دنیا عشق و حسرت به او نامحرمم.......!!!!
........................

باور کن !!




خیلی حرف است وفادار دست هایی باشی که ...




یکبار هم لمسشان نکرده ای.
.................................

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
دوست ترت دارم ازهرچه دوست
شنبه 20 مهر 1392 ساعت 19:1 | بازدید : 635 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )


پیش بیا ، پیش بیا ، پیشتر

تا که بگویم غم دل بیشتر

دوست ترت دارم از هر چه دوست

ای تو به من از خود من خویشتر

دوست تر از آنکه بگویم چقدر

بیشتر از بیشتر از بیشتر

داغ تو را از همه داراترم

درد تو را از همه درویش تر

هیچ نریزد به جز از نام تو

بر رگ من گر بزنی نیشتر

فوت و فن عشق به شعرم ببخش

تا نشود قافیه اندیش تر

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
اتفاق
شنبه 20 مهر 1392 ساعت 19:0 | بازدید : 623 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

    افتاد

             آن سان که برگ

                      - آن اتفاق زرد-



                                        می افتد





       افتاد

           آن سان که مرگ



                       - آن اتفاق سرد- 

                                         می افتد
     اما

          او سبز بود و گرم

                                         که افتاد...


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
حسرت همیشگی
شنبه 20 مهر 1392 ساعت 18:58 | بازدید : 615 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

  حرفهای ما هنوز ناتمام...
                    تا نگاه می کنی:

                           وقت رفتن است

                                    باز هم همان حکایت همیشگی!
    پیش از آنکه با خبر شوی
                لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود!

    آی...

                ناگهان 

                            چقدر زود

                                        دیر می شود!  


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تنهایم
دو شنبه 15 مهر 1392 ساعت 12:32 | بازدید : 490 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

تنهایم اما دلتنگ آغوشی نیستم

 

خسته ام ولی به تکیه گاه نمی اندیشم
 

 

چشم هایم تر هستند و قرمز ولی رازی ندارم
 

 

چون مدتهاست دیگر کسی را " خیلی دوست ندارم"

 

فقط خیلی ها را دوست دارم...

 

 

 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عاشق نخواهم شد
دو شنبه 15 مهر 1392 ساعت 12:29 | بازدید : 442 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

بعد از تو من هرگز ، عاشق نخواهم شد


اون آدم شاد سابق نخواهم شد

 

عادت نخواهم کرد ، هرگز به این بازی



مغلوب چشمای صادق نخواهم شد




کاری که چشمای ناز تو با من کرد...




از زخم شمشیر و از دشنه بدتر بود




من اینو میدونم ، هرگز در این دنیا




عاشق نخواهم شد ، این بار آخر بود




این بار آخر بود ، از عشق سر خوردم




باید به تنهایی ، ایمان می آوردم



هرگز نفهمیدی من عاشقت بودم



من عشق آوردم ، افسردگی بردم



افسردگی های این عاشق سرسخت



تنها رفیقش بود ، در لحظه های سخت



بعد از تو من هرگز ، عاشق نخواهم شد



عاشق نخواهم شد ، دنیا خیالت راحت

 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0