عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



فقط رشه گیان و رقه تق  ❁◕ ‿ ◕❁ ❁✾❀ ♥jameema♥ ❀✾❁

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جمع دوستانه ما و آدرس jameema.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 274
:: کل نظرات : 38

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 69
:: باردید دیروز : 481
:: بازدید هفته : 1017
:: بازدید ماه : 2954
:: بازدید سال : 7337
:: بازدید کلی : 121470

RSS

Powered By
loxblog.Com

اینجا واس ماس

صداقت
چهار شنبه 20 شهريور 1392 ساعت 13:15 | بازدید : 514 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )


آقو ديروز زنمون ازمون پرسيد بهترين فيلمي که تو عمرت ديدي چي بود؟ گفتُم فيلم عروسيمون،البته وختي از آخر به اول ديدُمش!گفت چرا از آخر به اول؟گفتُم آخه ايجوري اول يه شام مفصل خورديم،بعد يه کم رقصيديم،بعد تو همه طلاهاتو از دست و گردنت درآوردي دادي به مادرُم،بعد حلقه رو درآوردي دادي به من،آخرشم سوار ماشين شدي رفتي خونه بابات!...آقو تا اينو گفتيم زنمون پريد سرمون به حد مرگ مارو زد!ها ها ها ها ها ها...داغونم کردا له له شدم! واقعاٌ اين که ميگن صداقت بهترين راهه بسيار حرف مزخرفيه!! 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تا...
چهار شنبه 20 شهريور 1392 ساعت 12:28 | بازدید : 482 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

تا زمان داری، هیچگاه امیدت را از دست مده

        تا زمانش نرسیده، هرگز موفقیتت را جشن مگیر

         تا مبارزه به اتمام نرسیده جایگاهت را ترک مکن                     


:: برچسب‌ها: عکس*عاشقانه ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دستهایم رامحکمتربگیر
یک شنبه 19 شهريور 1392 ساعت 18:52 | بازدید : 430 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )
 



دستهــ ـایم را محکمتر بگیـر

من هنوز هم نمیخواهـ ـمـ

تورا...

به دستِ خاطرات بسپارمـ...

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ازروزی میترسم که...
یک شنبه 19 شهريور 1392 ساعت 18:47 | بازدید : 330 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )
 



ﻣﯽ ﺗﺮﺳـــــﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﯼ ﮐـــــﻪ ,

ﺑﭽّـــــﻢ ﺍﺯﻡ ﺑﭙﺮﺳـــــﻪ :

ﻣﺎﻣـــــﺎﻥ ﺟـــــﻮﻭﻥ ﻋﺎﺷـــــﻖ ﮐـــــﯽ ﺑـــــﻮﺩﯼ ؟!!

ﻭ ﻣـــــﻦ ﺍﺳـــــﻢ ﮐﺴـــــﯽ ﺭﻭ ﺑﮕـــــﻢ ...

ﮐـــــﻪ ﭘـــــﺪﺭﺵ ﻧﯿﺴـــــﺖ ....................!

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سکوت زن
یک شنبه 19 شهريور 1392 ساعت 18:45 | بازدید : 524 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )
 



سکــــوتــــــــ ... رســا تــرین فــریــاد یک " زن " است ...

وقتی سکوتـــــ میکند ... وقتی بحث نمیکند ...

وقتی برای بهـ کرسی نشاندن عقایدش تلاش نمیکند ...

بــفــهــم ..! کهـ واقعــآ آسیب دیدهـ است


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
بوسه
سه شنبه 19 شهريور 1392 ساعت 10:34 | بازدید : 4130 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

بخــواب تــا نگــاهــت کنــم
و بــرای هــر نفــس تــو،
بــوســه‌ای بنشــانــم بــه طعــم
هــر چــه تــو بخــواهــی . . .

 

 

 

 

لبانت را می بوسم
قند ِ دلت آب می شود
و تا ابد
نمک گیر
شیرینی لبان تو می شوم

 

 

بقیه در ادامه مطلب...

 

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: بوسه , عاشقانه ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب ...
دوست داشتن
سه شنبه 19 شهريور 1392 ساعت 10:30 | بازدید : 430 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

از کسی که دوستش داری ساده دست نکش !

شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی

و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن

 

 

چون شاید

هیچوقت

هیچ کس

تو رو به اندازه اون دوست نداشته باشه !!



:: برچسب‌ها: دوست داشتن ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خاصیت عشق ...
سه شنبه 19 شهريور 1392 ساعت 9:55 | بازدید : 333 | نوشته ‌شده به دست shiler | ( نظرات )

صدا كن مرا...

صداي تو خوبست!

صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است

كه در انتهاي صميميت حزن مي‌رويد

 

 

در ابعاد اين عصر خاموش

من از طعم تصنيف در متن ادراك يك كوچه تنهاترم!

بيا تا برايت بگويم كه تنهايي من چه اندازه است..

و تنهايي من شبيخون حجم تو را پيش بيني نمي‌كرد

«و خاصيت عشق اينست»



:: برچسب‌ها: صدا کن مرا , , , خاصیت عشق ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
اگه دوست داشتنت رو تجربه نکرده بودم
یک شنبه 18 شهريور 1392 ساعت 19:42 | بازدید : 432 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )
 



هر کـسی رو می تـونستـم دوست داشتـه بـاشم

اگـر

دوست داشتـن "تــــــــــو" رو تجربه نکرده بودم...

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ای کاش
یک شنبه 18 شهريور 1392 ساعت 19:40 | بازدید : 415 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )
 


هر نفس...

درد است که می کشم

ای کاش

یا بودی

یا اصلا نبودی


این که هستی و کنارم نیستی

دیوانه ام می کند...


|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
میدونم که خوب نیستی....
یک شنبه 18 شهريور 1392 ساعت 11:22 | بازدید : 333 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )
 



کاش اون لحظه ای که

یکی ازم میپرسه حالت چه طوره ؟

وجواب میدم خوبم.....

کسی باشه که محکم بغلم کنه

و آروم تو گوشم بگه:

"میدونم که خوب نیستی........ "


 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ازخدادیگرهیچ نمیخواهم..
یک شنبه 18 شهريور 1392 ساعت 10:18 | بازدید : 385 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )
 

 

از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ،

 رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ،

 رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
باشه قبول + اگه غرورنبود
یک شنبه 18 شهريور 1392 ساعت 10:11 | بازدید : 410 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )
 

 

باشه قبول

رابطه ها مجازی شدن

ولی درد ها که همچنان حقیقی اند

گر غرور نبود !!!
چشمهایمان به جای لب هایمان سخن نمیگفتند !
و ما کلام محبت را در ...
نگاه های گهگاه جستجو نمیکردیم .

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عاشقانه زیباو غم انگیز
یک شنبه 18 شهريور 1392 ساعت 10:4 | بازدید : 453 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بارعاشقپسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکربرازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.
دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت ووقتی لبخند می زد، چشمانشبه باریکی یک خط می شد.
در ۱۹ سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ای که از مدت ها پیش حفظ کرده بود نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.
روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد.
دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه پسر شد. اما پسر....


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
زیاده خواه نیستم!
یک شنبه 18 شهريور 1392 ساعت 10:2 | بازدید : 412 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

 


زیاده خواه نیستم !
 
جاده‌ ی شمال... یک کلبه ی جنگلی‌...
 
یک میز کوچک چوبی با دو تا صندلی...
 
کمی‌ هیزُم... کمی‌ آتش...مه‌ِ جنگلی‌...
 
کمی‌ تاریکی ‌ِ محض... کمی‌ مستی... کمی‌ مهتاب...
 
و بوی یـار.. و بوی یـار... و بوی یـار ...!
 
تـو باشی
 
مـن باشم
 
و ...هــیچ !
 
دنــیـا هم ارزانی خودشان ...



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0